قدم به ساحت جهان زدند بهر حفظ دین
3 هم قدم
3 هم قسم
3 هم سخن
3 همنشین
3 همسفر
3هم هدف
3بی قرین
3 دلربا
3 جان بکف
3 هم ندا
3 نازنین
یکی پدر یکی پسر یکی عموی مه جبین
میلاد با سعادت امام حسین(ع)،امام سجاد(ع) و ابوالفضل العباس(ع)
مبارک باد.
باد، بوی آشنا آورد تا من از تو بهانه سرودن بگیرم.
سلام، حضرت خورشید! سلام، عالی جانب لحظه های تبسم!
جبریل با کُدام آیه های سبز، بر این کوه سبز فرود آمده که تمام وجودم را شهادتی سُرخ فرا می گیرد؟
شهادت می دهم که تو آخرین شور زمین، امروز به آینه ها درس وحدت خواهی داد.
دُرست نگاه کنم اگر، این غار حراست که می بالد به خود از این همه فرشته.
این تویی که چرخ ملکوت را می چرخانی.
یا محمد! این ثانیه های رازآمیز توست که دارد تکثیر می شود و شیرینی وحی را به کام ما می ریزد...
می خوانی با کلماتی که از نور و نغمه و نماز پُرند.
می خوانی به نام همه انبیا.
می خوانی به همراه تمام تاریخ.
می خوانی با همه خستگی های فردا و من می بینم که بال هایی از نور، کلمات تو را به چهار سوی زمان خواهند بُرد.
جبریل! این مردی که در مقابل توست، خود عاشق است.
سلام، ثانیه سبز! سلام، ای متواضع ترین مرد همه تاریخ!
سلام ای پدر! سلام، سلام ای برادر مهر!
سلام خداوند و فرشتگان، از عرش، با بادهای مهاجر به تو می رسد و تو امروز در راهی قدم خواهی زد که پایانش را فقط خورشید می داند و خودت و خدا.
از رد گام های تو ای مبعوث! گلستان خواهد جوشید و از چشم های تو، اشراق، پرده می گیرد.
سلام، ای جاری ترین جریان صبح در کالبد زمین!
یا محمد! این فصل عاشقانه که آغاز می کنی، بوی کدام شعر نگفته مرا می دهد.
کلماتم عاجزند از وصف آن چه تو در ثانیه صبح می خوانی در لحظه بی خودی.
«من غلام قمرم، غیر قمر هیچ مگو»
ماه هم غلام توست
ماه، رد گام هایت را نقره پوشی می کند.
راه تو را در سپیده آغاز عشق، روشن می کند.
به خانه برو و آغاز راه بده.
به خانه برو و جامه سپید تغزل را بپوش.
به خانه برو و همه دنیا را از عطر خودت لبریز کن.
به خانه برو، به بُراق عشق بنشین و بال هایش را بیدار کن تا عطر تو، تمامی خواب های جهان را پُر کند.
به خانه برو؛ لرزان، نه استوار؛ که این لرزه های آتشفشان نور است.
به خانه برو، نماز گزار کوه نور، خورشید طالع شده از قله حرا!
به خانه برو، جهان، منتظر کلمات توست.
شهادت امام هفتم شیعیان امام موسی بن جعفر (ع) تسلیت باد .
.
علی المسموم فی غیب السجون
جری الدمع و انفاسی شجیه
اجبنی کیف فی السلسال یسلک
سلیل الذکر و النفس الزکیه
عظیم الیوم هذا و النبی
بکت عیناه فی تلک الرزیه
وصی الحق من اولاد احمد
هو بن المرتضی خیر البریه
ابوه جعفر و الفضل یکفی
تسمی الشیعه بالجعفریه
رفیع الشان و الامکان تشرق
بانوار الامام السرمدیه
کمال العلم و الاسلام فیه
و صبوه برفض الاحمدیه
نعم لو کان تقوی الله رفض
فها هذا امام الرافضیه
له الزهراء ام و الرسول
ینادی یا محبی فاطمیه
لکم جنات عدن فادخلوها
هنا الاهوال حقا منقضیه
سلام الله ما دام السلام
علی موسی و آلاف التحیه
ترجمه:
(بیت اول) برای او که در تاریکی زندانها مسموم گردیده است اشک من جاریست و نفسهایم مغموم است.
(بیت دوم) به من پاسخ دهید چگونه است که نواده حضرت ختمی مرتبت (صلی الله علیه آله) و آن نفس پاک را به زنجیر کشیده اند ؟
(بیت سوم) براستی که این روز بر پیامبر بسیار عظیم آمده و چشم های او در این فقدان اشک آلود است.
(بیت چهارم) آن کسی که از اوصیای حق و فرزندان رسول الله است و هم آنکه فرزند علی بن ابی طالب بهترین آفریدگان خداوند است.
(بیت پنجم) و او آن کسی است که نسب از امام جعفر بن محمد برده و در فضیلت او همین بس که مذهب تشیع را جعفریه نام نهاده اند.
(بیت ششم) مقام او بسیار بلند است و عالم امکان به انوار جاودانی اوست که شرف تجلی یافته است.
(بیت هفتم) او کمال علم است و تمامی اسلام در او جمع آمده و این در حالی است که او را به خروج از اسلام و ترک مذهب جدش رسول الله شماتت می کنند.
(بیت هشتم) آری اگر تقوای الهی خروج از دین است پس همه فریاد برارید که او امام خوارج و برگشتگان از مذهب است.
(بیت نهم) او کسی است که مادرش صدیقه طاهره، حضرت زهرا سلام الله علیهاست و در روز قیامت، جبرائیل فریاد بر خواهد آورد که ای دوستاران فاطمه و اولاد فاطمه...!
(بیت دهم) این بهشت های جاودانی برای شماست ... پس در آنها وارد شوید که در اینجا دیگر همه نگرانی ها و هول های قیامت، حقیقتا به انتها رسیده است.
(بیت یازدهم) تا خداوند هست سلام او و هزاران تحیت بر موسی بن جعفر باد.
چشمانت را بستی
گوش هایت کر نما
زبانت ساز خود
مشامت در مسیر باد
دستانت را باز کردی که داشته باشی
لعنت بر این اعتیاد
رهبرم
ای دو چشمانت چراغ شام یلدای همه
آفتاب صورتت خورشید فردای همه
ای دل دریاییات کشتی نشینان را امید
وی نگاه روشنت فانوس دریای همه
ای بیان دلنشینت بارش باران نور
وی کلام آتشینت آتش نای همه
خندههای گاهگاهت خنده خورشید صبح
شعله لرزان آهت شمع شبهای همه
قامتت نخل بلند گلشن آزادگی
سرو سرسبزی سزاوار تماشای همه
گر کسی از من نشانی از تو جوید،گویمش
خانهای در کوچه باغ دل، پذیرای همه
لاله زار عشق یکدم بی گل رویت مباد
ای گل رویت بهار عالم آرای همه
سالروز صدور فرمان امام (ره) مبنی بر تاسیس سازمان تبلیغات
مناجات های شهید چمران
پرگشایم ، توکل و رضا ، میخواستم شمع باشم
در سرزمین کفر،تو بودی ، دنیا ، تو مرا عشق کردی
سه طلاقه ، آرامش غروب ، آفرینش دریا
سوگند ، قربانی فرزند آدم ، شرف شیعه
افزایش ظرفیت ، فقر مرا پروراند ، گذشت
بی نیاز ، مغموم ، خدایا ، فقط تو
من آه صبحگاهم
برای دیدن متن کامل مناجات های شهید چمران
روی ادامه مطلب کلیک کنید................
دل از غم فاطمه توان دارد، نه
و ز تربتِ او کسی نشان دارد، نه
آن تربتِ گمگشته به بَر، زوّاری
جز مهدی صاحب الزمان دارد، نه